در این مقاله به بخش دوم معرفی بیست خطای شناختی که میتواند منجر به بهبود شناخت و تصمیمگیری بهتر گردد اثز رولف دوبلی میپردازیم
۱۱. اثر بیشاعتمادی
چرا مرتب دانش و تواناییهایت را دستبالا میگیری؟
ما دائماً دانش و تواناییهای خود رو دستبالا میگیریم؛ اون هم به مقدار زیاد.
“اثر بیشاعتمادی” ارتباطی با نتایج نهایی تخمین نداره، بلکه در اون اختلاف بین اونچه شخص میدونه و اونچه فکر میکنه میدونه، مهمه. جالبه بدونید: متخصصان بیش از عامۀ مردم در معرض بیشاعتمادی هستند.
اگه از یه استاد اقتصاد بخواید قیمت نفت رو در پنج سال آینده پیشبینی کنه، به اندازۀ جواب یه نگهبان باغوحش از واقعیت فاصله خواهد داشت. با وجود این، استاد پیشبینی خود رو با قطعیت اعلام خواهد کرد.
در نتیجه، آگاه باش که تو معمولاً دانش خود رو دستبالا میگیری.
به پیشبینیها بدبین باش، بهخصوص اونهایی که از جانب افراد به اصطلاح متخصص ابراز میشه. با تعیین برنامههات، سناریوی بدبینانه رو در نظر بگیر. به این صورت برای قضاوت واقعبینانهتر از شرایط، امکان بهتری داری.
12.اثر مالکیت
به هیچچیز بیش از حد وابسته نباش.
میتوان با قطعیت گفت ما در جمعکردن اشیا بسیار ماهرتریم تا در دور ریختن اونها.
این پدیده نهتنها این مسئله رو که چرا خونۀ خود رو با اثاثیۀ بهدردنخور پر میکنیم توجیه میکنه، بلکه نشون میده چرا عاشقان تمبر و ساعت و قطعات هنری بهسختی حاضرند از اونها جدا بشن.
در نتیجه، خیلی به چیزی وابسته نباش. فرض کن اونچه در اختیار داری چیزی است که «جهان» بهطور موقت به تو امانت داده و میتونه در یه چشم به هم زدن اون رو (یا حتی بیشتر از اون رو) از تو بگیره.
۱۳. گروهاندیشی
فاجعۀ دنبالهروی.
اگه خود رو میون یه گروه نزدیک و همعقیده پیدا کردی، باید اونچه در ذهنت میگذره بیان کنی، حتی اگه گروه به اون علاقهای نشون نده.
فرضیات ضمنی رو زیر سؤال ببر، حتی اگه این کار باعث بشه از آسایش دور باشی. اگه رهبری یه گروه رو بر عهده داری، یه نفر رو بهعنوان «مخالف» منصوب کن. اون احتمالاً محبوبترین فرد گروه نخواهد بود، اما شاید مهمترین عضو باشه.
۱۴. خطای کمبود
چرا آخرین شیرینی جعبه دهان تو را آب میاندازد؟
رومیها معتقدند «کمیاب با ارزش است.»
تبلیغات میگن: «فقط تا وقتی سهامها سود میدهند.»
پوسترها هشدار میدن: «فقط امروز.»
صاحبان گالریها از همین خطای کمبود سوءاستفاده میکنند و نشونههای قرمز «فروخته شد» رو زیر نقاشیهای خود میگذارند تا کارهای باقیموندۀ خود رو نمونههایی کمیاب معرفی کنند که باید هرچه سریعتر اونها رو خرید.
در نتیجه، پاسخ معمول به کمبود باعث ایجاد خلل در شفافاندیشی میشه.
ارزش محصولات و خدمات رو صرفاً براساس قیمت و مزایای اونها بسنج.
اینکه یه محصول در حال اتمام است یا پزشکان لندن به آن علاقهمند شدهاند نباید در ارزشش اثرگذار تلقی بشه.
۱۵. استدلال استقرایی
چطور مردم را از چند میلیون پولشان خلاص کنیم؟
تفکر استقرایی لزوماً جادهای به سمت نابودی نیست، اما میتونه نتایج مخربی نیز داشته باشه؛ با وجود این، نمیتونیم با نبودن اون کنار بیایم. اطمینان داریم وقتی سوار هواپیما میشیم، قوانین آیرودینامیک همچنان معتبرند. تصور میکنیم کسی در خیابون بهصورت تصادفی به ما حمله نمیکنه. اینها نقاط اتکایی هستند که بدون اونها قادر به زندگی نیستیم. اما باید یادمون باشه که قطعیتها موقتیاند.
استقراء ما رو گمراه میکنه و به نتیجهگیریهایی نظیر این میرسونه: «بشر همواره جان سالم به در برده. پس ما هم قادر خواهیم بود با هر چالشی در آینده مقابله کنیم.»
در نگاه اول خوب به نظر میرسه، اما نکتۀ حائز اهمیت اینه که چنین اظهارنظری میتونه فقط از جانب بشری باشه که تا بهحال جون سالم به در برده!
۱۶. کمکاری اجتماعی
چرا تیمها تنبلاند؟
وقتی مردم کاری رو با هم انجام میدن، عملکردهای فردی کاهش پیدا میکنه. این شگفتآور نیست؛ چون نیروی مصرفشده ازطرف ما با وجود کاهش، بهطور کامل صفر نمیشه.
کمکاری اجتماعی فقط در عملکرد فیزیکی ما اتفاق نمیافته. ما به لحاظ ذهنی هم کمکاری میکنیم.
برای مثال، در جلسهها، هر چی تیم بزرگتر باشه، مشارکت فردی ضعیفتر میشه. اما به محض اینکه شرکتکنندگان به یه تعداد مشخص برسند، عملکرد ما ثابت میشه. مهم نیست گروه شامل بیست نفر باشه یا صد نفر، اینرسی بیشینه حاصل شده.
در نتیجه، مردم در گروهها نسبت به وقتی که تنها هستند متفاوت رفتار میکنند. در غیر این صورت، اصلاً گروهی در کار نمیبود. با آشکار شدن عملکردهای فردی، تا حد امکان میتوان نقاط ضعف گروهها رو خفیف کرد.
زنده باد شایستهسالاری! زنده باد جامعۀ عملکردمحور!
۱۷. خطای انتساب ذاتی
هیچوقت از یک نویسنده نپرس رمانش شرح حال خودش است یا نه.
خطای انتساب ذاتی بهطور مشخص برای تراشیدن وقایع منفی و تبدیل اونها به بستههای تر و تمیز، مفیده.
وقتی شرکتها نتایج خوب یا بد خود رو اعلام میکنند، الگوی مشابهی رو میبینیم. همۀ نگاهها به سمت دفتر مدیریت تغییر جهت میدن؛ حتی اگه حقیقت رو بدونیم.
موفقیتهای اقتصادی، بیشتر به شرایط عمومی اقتصاد و جذابیت بازار بستگی داره تا رهبری عالی.
جالب اینه که شرکتهایی که در صنعت دچار مشکلاند، مدیران خود رو به تناوب عوض میکنند و چنین اتفاقی چقدر بهندرت در بخشهای در حال ترقی رخ میده. در نتیجه، اونقدر که مجذوب صحنۀ تماشای زندگی هستیم، مردم روی صحنه بینقص و خودمختار نیستند. در عوض، اونها از موقعیتی به موقعیتی دیگه جستوخیز میکنند.
اگه میخوای بازی کنونی رو درک کنی، واقعاً درک کنی، بازیگران رو فراموش کن. با دقت به رقص اثرهایی توجه کن که بازیگران بازیچۀ اون هستند.
۱۸. اثر هالهای
هر کسی در اوج، زیبا به نظر میرسد.
اثر هالهای وقتی اتفاق میافته که تنها یه جنبۀ ما رو جذب میکنه و چگونگی نگاه ما به تصویر کلی رو تحتتأثیر قرار میده.
اثر هالهای جلوی دیدن خصوصیتهای واقعی رو میگیره.
برای خنثیکردن این اثر، باید از ارزش ظاهری فراتر بریم و از برجستهترین ویژگیها فاکتور بگیریم.
۱۹. واژهبندی
مهم نیست چه میگویی، مهم این است که چگونه میگویی.
این دو جمله رو در نظر بگیر:
۱) هی، سطل آشغال پر شده!
۲) عزیزم، اگه بتونی سطل آشغال رو خالی کنی عالی میشه.
مهم نیست چه میگویی، مهم این است چگونه میگویی.
اگه یه پیام به روش متفاوت فرستاده بشه، به روشهای متفاوت هم دریافت میشه.
در روانشناسی، این تکنیک «واژهبندی» نامیده شده.
تفسیرکردن، نوع پرطرفداری از واژهبندیه.
تحت قوانین آن، آشفتگی در قیمت سهام «در حال اصلاح شدن» نامیده میشه. قیمت بیش از حد یه ملک «سرقفلی» نامیده میشه. کسی که اخراج شده «مشغول ارزیابی شغلش» است. سرباز کشتهشده، بدون توجه به اینکه بدشانسی یا حماقت چقدر در مرگش دخالت داشته، به «قهرمان جنگی» تبدیل میشه.
در نتیجه، بدون هر اونچه بیان میکنی تا حدودی واژهبندی داره، چه حقیقتی که از یه دوست مورد اعتماد شنیدی، چه مطلبی که در روزنامهای معتبر خوندی، تحتتأثیر واژهبندیه.
۲۰. خطای عمل
چرا تماشا کردن و صبرکردن شکنجه است؟
وقتی موقعیتی جدید یا نامشخصه، خطای عمل برجستهتر میشه.
خیلی از سرمایهگذاران ناتوانیشان برای قضاوت در بازار سهام رو با حرکات بیشفعالانه جبران میکنند. البته چنین کاری هدردادن وقته.
در نتیجه، در شرایط جدید یا متزلزل احساس ناچاری میکنیم؛ اینکه باید حتماً کاری کنیم، هر کاری.
بعد از انجام این کار، احساس بهتری داریم؛ حتی اگه با این عمل سریع یا بیش از حد اوضاع رو بدتر کرده باشیم.
پس وقتی شرایط نامشخصه، عقب بایست تا اینکه تمام گزینههات رو ارزیابی کنی. هر چند ممکنه این کار با تحسین مواجه نشه.
«تمام مشکلات بشر، در ناتوانی اون در آرام و تنها نشستن در یک اتاق ریشه داره». این رو بلز پاسکال (Blaise Pascal) هنگام مطالعه در خانهاش نوشت.
نتیجه گیری
حالا که معرفی بیست خطای شناختی را آموختیم که میتواند منجر به بهبود شناخت و تصمیمگیری بهتر گردد اگر ازین دست مقاله ها علاقه مند هستید مقاله اهمیت عادت شروع از پایان را نیز توصیه می کنیم